چند سالی است نام برند های مختلف بر روی کاور آلبوم و یا تک آهنگ یا صفحه های رپرهایی عمدتاً تجاری در فضای مجازی دیده میشود. سایت قمار و پیش بینی، آب معدنی یا رستوران و اسنپ. آیا این موضوع مثبت است یا خیر؟ یا اینکه در مواجهه با سود و زیانهایش چگونه باید تصمیم گرفت. در این مصاحبه به سراغ یکی از فعالین بازاریابی دیجیتال و البته طرفداران رپ فارسی رفتم تا نظرش را در این باره بدانم.
شما را از طریق یادداشت بلندی شناختم که هدف آن معرفی هیپ هاپ ایران به افرادی است که شناخت چندانی از آن ندارند. برای شروع میتوانی خودت را معرفی کنی و بگویی در چه زمینهای فعالیت میکنی و از چه زمانی به رپ فارسی علاقهمند شدی؟
من، نیما شفیعزاده گیگ بازاریابی دیجیتال هستم. چهار سال است که در حوزۀ دیجیتال مارکتینگ به صورت متمرکز و حرفهای فعالیت میکنم. موسیقی همیشه لازمۀ زندگی من بوده و مدت خیلی زیادی دوست داشتم آهنگساز بشوم که بنا به دلایلی نشد؛ ولی الان هم هر از چند گاهی کار ادیت صدا انجام میدهم. البته نه به معنی میکس و مسترینگ، بیشتر در حد ادیت صدا برای تولید پادکست. از دوران راهنمایی با موسیقی رپ آشنا شدم. آن زمان آهنگها را یا با CD جابهجا میکردیم یا از سایتهای مختلف دانلود. با آهنگهای سروش هیچکس و بهرام نورایی و یاس با سبک رپ آشنا شده و به آن علاقهمند شدم و از آن موقع تا به امروز طرفدار این سبک موسیقی هستم.
چند سالی است که تعدادی از رپرها برای آلبومهایشان حامی مالی میگیرند یا در صفحههای اجتماعیشان محصول یا برندی را تبلیغ میکنند. با این حرکت موافقی؟
شخصاً با کلیت این حرکت موافقم؛ چون به نظرم آن رپر، هنری داشته و زمانی صرف کرده تا جامعۀ مخاطب درخور توجهی را به خود جذب کند. اگر بخواهیم خیلی شفاف و به قول معروف بیتعارف به قضیه نگاه کنیم، زندگی خرج دارد و آن هنرمند میتواند از این طریق کسب درآمد کند. به علاوه خیلی هم خوشحالم که بحث اسپانسرینگ و حامیبودن مطرح میشود؛ چراکه اسپانسرینگ هر محصولی، اهمیت خرید آن محصول و در بحث ما، این سبک موسیقی را نشان میدهد. اسپانسرینگ بهطور ناخودآگاه بر همۀ این مسائل تأثیر میگذارد و از این لحاظ خیلی خوشحال هستم.
به نظر من چیزی که وجود دارد این است که خیلی از رپرهای اصطلاحاً غیرتجاری و زیرزمینی، نگاه مثبتی به تبلیغات ندارند. درواقع فکر میکنند این حرکت سنخیتی با محتوای آثار و تصویرشان در بین مخاطبان و ذهنیت آنها ندارد. دراینباره چطور فکر میکنی؟
به نظرم رپکنی که در مقابل این موضوع موضع دارد، آگاهی کافی دربارۀ کلیات تبلیغات و اسپانسرینگ ندارد و این نداشتن آگاهی، طبیعی است. زندگی و درگیریهای شخصی و کاری برای هرکسی وجود دارد. آدم نمیتواند در ده جا تمرکز کند و هم دربارۀ بازاریابی و رپکردن بداند و هم بخواهد مسائل زندگی، دانشگاه و هزار چیز دیگر را مدیریت کند.
با پرداختن به این موضوع، هم میشود کسبوکارها را مجاب کرد که میتوانند از این راه (درواقع به عنوان راهی جدید) برای تبلیغات استفاده کنند و هم میشود به رپکنها این موضوع را منتقل کرد که میتوانند برای کاری که میکنند و زحمتی که میکشند، اسپانسر داشته باشند؛ زیرا یکی از چالشهای بزرگی که رپکنهای ما دارند، نداشتن مجوز است. امروز هم مثل همان 10-15 سال پیش، رپکنها بهصورت زیرزمینی کار میکنند؛ نه بیلبوردی در خیابان و نه هیچچیز دیگر. حالا اوضاع حکومت طوری شده که کمتر به آنها گیر میدهند. به نظرم حالا که شرایط فراهم است، میتوان از ظرفیت آن استفاده کرد. چهبسا کسبوکارهایی هستند که دوست دارند برای فعالیت و زحمت آن رپکن و جامعۀ مخاطبی که دارد و او را دنبال میکنند، هزینه پرداخت کنند و اسپانسر کارهایش بشوند. این میتواند اهمیت رپ و تأثیرگذاری و حمایت از آثار خوانندهاش را برساند. خود رپکن میتواند مشخص کند که اسپانسر در چه حوزه و سبکی فعالیت کند تا با ایماژ او همخوانی داشته باشد.
بگذار با یک مثال صحبتمان را پیش ببریم. مثلاً سهراب ام جی، اسم دیجی را آورده است یا بچههای زد بازی سایت قمار و پیشبینی تبلیغ کردهاند. فکر کن میخواهی به رض برای آلبوم شهروند یا به سورنا برای نگار یا کویر پیشنهاد اسپانسر بدهی. غدغۀ من این است که یک برند میتواند با هزینهای که برای تبلیغاتش صرف میکند، هنرمند را به تغییر محتوای آثارش در جهت هماهنگی با سلیقۀ مصرفکنندگان ترغیب و وسوسه کند. نظر شما چیست؟
مثلاً اگر من بخواهم بهعنوان رپکن اسپانسر داشته باشم، هیچوقت به سراغ سایتهای قمار و شرطبندی نمیروم؛ به این دلیل که نمیشود مخاطب را دستهبندی کرد و به او گفت این تبلیغ برای آدم عاقل و بالغ است. گروه جوانی که آهنگهای رپکن را گوش میکنند، ممکن است سواد رسانهای و قدرت تحلیل نداشته باشند و به سمت اینگونه سایتها بروند. درست است که انتخاب خودشان است، اما ما بهعنوان رپکن جهت میدهیم که به این سمت بروند و اگر من رپکن باشم، چنین چیزی را انتخاب نمیکنم.
در مورد دغدغه ای که گفتی، خب این مسئله برای خود برندی که اسپانسر میشود هم مهم است زیرا روی تصویری که مخاطب از آن برند میسازد تاثیر میگذارد. مثلاً اگر من بهعنوان استفادهکنندۀ سرویس ریحون (سامانۀ سفارش آنلاین غذا) ببینم که او حامی یک تِرَک و آلبوم موسیقی رپ شده است، در جایگاه یک شنونده حرکت او را ناشی از مسئولیتشناسی آن برند در حوزۀ فرهنگ و هنر و اجتماع تلقی میکنم. این موضوع برای خود من هم میتواند هیجانانگیز باشد. البته به رپکنهایی که فعالیت میکنند نیز بستگی دارد. همینالان خیلی از رپکنها و خیلی از بچههای زیرزمینی، سایتهای قمار و شرطبندی آنلاین را تبلیغ میکنند و خیلی از رپکنهای دیگر، هیچکدام از این کارها را نمیکنند و طبق روال گذشته پیش میروند. بیشتر به خود رپکن و اینکه چه انتخابی داشته باشد بستگی دارد. ولی اینکه بتواند روی مصرفکننده و مشتریهای آن برند تأثیر بگذارد، قطعاً همینطور است.
خب حالا تصور کن هنرمندهایی که مثال زدم، اسپانسری انتخاب کردند. چطور قرار است این برند را تبلیغ کند؟ مستقیم یا غیرمستقیم؟ در کدام شبکههای اجتماعی؟ آیا مثلاً بستر توییتر با اینستاگرام فرق دارد؟
خیلیها نام اسپانسرها را در کپشن اینستاگرام خود منشن میکنند و از این طریق، مخاطبان میتوانند صفحۀ اسپانسر را ببینند و اگر دوست داشتند، دنبال کنند. در اینستاگرام، در درجۀ اول منشنکردن خیلی رایج است و اگر دنبال راههای دیگری باشید، قراردادن لوگو یا اسم اسپانسر در جلد هنری (کاور آرت: Cover art) نیز کاری طبیعی است. اکثراً از چنین روشهایی برای تبلیغ استفاده میکنند تا نشان دهند مثلاً فلان کسبوکار در ساخت و پرداخت آن آهنگ یا آلبوم حامی آنها بوده است.
در توییتر هم اغلب از منشن استفاده میشود. توییتر حتی قابلیتهای بیشتری هم دارد. برای مثال، اگر کسی آلبومی را خریداری کرد، میتواند کد تخفیف کسبوکار اسپانسر را هم دریافت کند.
حالا که دربارۀ اسپانسر و روشهای تبلیغ (Promote) برند توسط هنرمند صحبت کردیم، بگذار از زاویۀ دیگری نیز به قضیه نگاه کنیم. میتوانی با یک مثال بگویی که هنرمند مستقل رپ چگونه میتواند برای آلبومی که برای فروش میگذارد، تبلیغ کند؟
میتوانم برایت مثالی بزنم. یکی از بهترین کارهای تبلیغاتی که در تاریخ رپ فارسی دیدم، مربوط به آلبوم شهروند از رض بود. روش تعاملی که آنها رباتی تلگرامی درست کرده بودند. به این شکل که هرکسی عکس حساب کاربری تلگرامی خود را به آنجا میفرستاد، طرح کلمۀ «شهروند» به سبک نوشتاری خاصی روی چهرهاش، یعنی دقیقاً روی چشمهایش، قرار میگرفت. به این صورت بود که یکدفعه این ربات تلگرامی وایرال شد. خود من یک بار اینستاگرامم را باز کردم و دیدم کلی آدم مشغول گوشکردن شهروند هستند و این برای من هیجانانگیز بود که دوستان خودم را که نمیدانستم رپ گوش میدهند، آنجا دیدم. با این کار به جامعه میگوییم که آدمهای بسیاری هستند که موسیقی رپ را گوش میدهند و هر چقدر این موضوع را غیرمجاز و زیرزمینی و بیتأثیر جلوه دهید، واقعیت چیز دیگری است.
همانطورکه اشاره کردی، رپ فارسی امروز برای خود طرفداران پروپاقرصی پیدا کرده است. آیا تا به حال از دید تجاری یا بازاریابی، تحقیقی دربارۀ خصوصیات این طرفداران، مثلاً ازلحاظ سن، جنس و وضعیت اقتصادی آنها شده؟ دیگر اینکه آیا فکر میکنی حجم طرفدارها در سالهای آینده به همین صورت رشد کند؟
خود من تا به حال تحقیقی دربارۀ جامعۀ آماری طرفداران موسیقی رپ فارسی انجام ندادم و فکر هم نمیکنم کس دیگری در این زمینه تحقیق کرده باشد. در واقع، من تاکنون چنین تحقیقی را ندیدهام. اما باتوجهبه اطراف خودم (براساس چیزهایی که دیدم) جامعۀ آماری علاقهمندان به رپ را اغلب نوجوانها و جوانهایی تشکیل میدهند که سنشان بین ۹ یا ۱۰ سال تا ۳۰ سال است؛ یعنی قشری که معمولاً دسترسی به اینترنت دارند و در فضای آنلاین فعالیت میکنند. باتوجهبه اینکه آلبومها یا آهنگهای موسیقی زیرزمینی را نمیشود بهصورت فیزیکی تهیه کرد، معمولاً این جامعۀ آماری شامل کسانی میشود که به اینترنت دسترسی دارند و با مفهومهایی مثل فیلترشکن آشنا هستند. ازلحاظ هرم سنی و جمعیتی هم جزو قشر تأثیرگذار جامعه قرار میگیرند که تعدادشان هم زیاد است.
درخصوص اینکه این جامعۀ آماری در آینده چه تغییری خواهد کرد باید بگویم سال ۸۰تا۸۵ که این سبک بهتازگی فعال شده بود، جامعۀ آماری خیلی کمی داشت؛ اما باتوجهبه گسترش ضریب نفوذ اینترنت و افزایش سواد رسانهای مردم، با گذشت زمان این سبک موسیقی نیز بیشتر شناخته شد. فکر میکنم هرچه میگذرد هم تعداد افرادی که با این سبک آشنا میشوند بیشتر میشود. این مسئله را میشود از تعداد فالوئرهای رپرها هم متوجه شد.
برای سوال آخر، آیا خود شما فعالیت در رابطه با تبلیغات و بازاریابی در رپ فارسی انجام داده ای ؟
تا به امروز نه ولی از آنجایی که رپ علاقه شخصی من است و همانطور که گفتم جامعه هدف گسترده ای دارد، حتماً.