آهنگ هدیه از آلبوم جهنم ساکت از پیشرو، منتشر شده در سال 1386 برای من نه تنها یکی از مهمترین آثار هنرمند بلکه رپفارسی است. در و دل صادقانه رضا برای برای برادر کوچکترش امید از اینکه در خانه پیش او نیست و کمتر او را میبیند. شرح اتفاقات خانوادگی، مرگ پدر، مشکلات مالی، ازدواج مجدد مادر و سایه سنگین ناپدری، فرار از خانه و تلاش برای استقلال مالی. اگر نگاهی به فضای موسیقی اواسط دهه هشتاد بیاندازیم اهمیت چنین درونمایهای را بیشتر آشکار میکند. رپ عمداً در مورد رجزخوانیهای خیابانی، پارتی و اعتراض به مشکلات اجتماعی است، موسیقی پاپ تصویرش پسر موبلند و فرق وسط با گیتاری در دست و موسیقی هنرمند راک تلفیقی روی سنهای دانشگاهی و دورهمیهای بچههای هنر که دغدغههای فلسفی و آوانگاردش را بیان میکند. حضور رپ در دهه هشتاد هرچند در پیوند با باقی موسیقی های زیرزمینی آن دوره حرکتی رادیکال در بیان احساسات و تفکرات هنرمندان بود، اما از نظر نگارنده آنطور در سالهای بعد انتظار میرفت نتوانست محملی برای بروز بدون لکنت و بیپرده هنرمند از تجربههای زندگی شخصی و خانوادگیاش باشد. در واقع با وجود اینکه رپ با آوردن دایره لغات عمداً پسرها و مردان جوان کوچه و خیابان به عرصه موسیقی آن دوره و همچنین میل آنها برای آزادی های فردی بیشتر و انتقادشان به اوضاع و احوال جامعه، نقش پررنگی بازی کرد اما گویی سایه سنگین جامعه محافظهکار، تعارفی و قضاوت کننده همچنان بر روی هنرمندان این سبک نیز سنگینی میکند و در نتیجه در مقایسه با دیگر درونمایهها و موضوعات، کمتر شنونده روایتهای شخصی و خانوادگی نظیر آنچه پیشرو در هدیه ارائه میدهد حتی تا به امروز هستیم.

اما عنوان روایتهای شخصی نیاز به توضیح بیشتر دارد. مشخص است که هنرمند در بسیاری از شعرهایش به نوعی در مورد خودش صحبت میکند. چه زمانی که در مورد ویژگیهای شخصیتی و فنیاش رجر میخواهد و آن را به رخ طرف مقابل میکشد یا در آهنگی رمانتیک از شادمانی در کنار یار بودن یا از دست دادنش میگوید و چه زمانی اصطلاحاً آهنگی انگیزشی میخواهد و در آن به عزم و جدیتاش برای رسیدن به اهداف علیرغم موانع بسیار صحبت میکند. منظور این یادداشت روایتهایی است که در آن هنرمند دست روی داستانها و اتفاقهایی شخصی و خانوادگی میگذارد که از نظر عرف جامعه دوره انتشار کار, به نوعی نشانه ضعف و موجب تمسخر، دلسوزی، بی آبرویی و نهایت قضاوت و ارزشگذاری منفی اطرافیان در مورد او میشود. یا روایتهایی که به نوعی دست انداختن به تاریکترین گرههای ذهنی و افکار است و بیان آنها همانند بازگو کردنشان بر روی صندلی مطب روانکاو. گویی هنرمند بدون ترس از قضاوتهای سطحی رو به روی مخاطبش لخت و عریان میایستد.
این روایت میتواند شامل ترسهایی باشد که از کودکی همچنان در فرد مانده، بیان عقدهای بودن، نفرت از پدر و مادر یا دوستان و نزدیکان، نزاعهای خانوادگی، افکاری نامتعارف یا بیان کینههای شخصی، اقدام به خودکشی، فرار از خانه، خیانت به شریک زندگی باشد.
همانطور که شاید شما هم با من همنظر باشید تعداد اینگونه آثار در میان حجم بالای تولیدات در سال بسیار بسیار اندک است. از میان هنرمندانی بیشتر در آثار خود چنین روایتهایی دارند میتواند به سورنا، پیشرو و در حدی کمتر به علیرضا جیجی، خلسه، شایع، آثاری از بامداد و سالومه ام سی و چند رپر دیگر از پدیده های چند سال اخیر اشاره کرد.
به باور من دلیل این تعداد پایین را می توان در موارد زیر جستجو کرد:
- سلطه جامعه و خانواده محافظه کار در زندگی هنرمند به ویژه اگر همچنان به خاطر سن و شرایطی دیگر با آنها زندگی میکنند.
- رشد و بزرگ شدن در خانوادههای اصطلاحاً عادی و «سالم» و به دور از مشکلات و ناهنجاریهای رایج که در نتیجه دست هنرمند را در این زمینه خالی میکند.
- ترس از مخدوش شدن تصویر محکم و «مردانه» ساخته شده توسط هنرمند در میان دوستان و مخاطب.
سختی بیان اینگونه روایتها میتواند برای زنان هنرمند بخاطر انتظار بیشتر از آن برای دنبال کردن هنجارها میتواند بیشتر هم باشد، هرچند کمرنگ بودن مورد ترس از نگه داشتن تصویر محکم و مردانه کار را برای آنها از این نظر سادهتر میکند.
در آخر باید گفت بیان چنین روایتهایی شخصی میتواند در واژگونسازی ارزشی یا دعوت به بازنگری در مفاهیم تابو یا تحقیرآمیز مانند عقدهای بودن، ناهنجاری و فرزند طلاق بودن در میان جامعه مخاطب نقش مهمی داشته باشد.
تجاری شدن جریان موسیقی در اوایل دهه ۹۰ همزمان با تاثیر از فرهنگ مین استریم یکی از عوامل مهمیه که هنرمند سعی نمیکنه تصویر خودشو با استفاده از واقعیات زندگی شخصیش مخدوش کنه.
چنانچه استفاده از این روایات در بیف هایی که بعدتر شکل گرفت مشاهده شد(مشخصاً آهنگ منصفانه از جیجی)
لایکلایک