آلبوم «خاطرات با دسترسی تصادفی» یا Random Access Memories از گروه دفت پانک به دلایل متعدد مانند گردش طبیعی تنظیمها، ابهام در کلیدهای موسیقایی مشخص (مثلاً در Get Lucky)، نمادگرایی در تصاویر سینماتیک، کشش هیپنوتیزگونه اشعار، میکس صداهای آنالوگ و دیجیتال و تلفیق ژانر از دیسکو تا فانکی نقطه عطفی در صنعت موسیقی جهان بود. آلبوم در زمینه تکنیکهای مسترینگ هم یک شاهکار است. البته اشتباه نکنید. منظورم بازگشت به روشهای دهه 70 نیست بلکه خلق دینامینکی کاملاً مدرن است. از نظر تاثیر روانشناختی آکوستیک، آلبوم به شنونده احساسی لطیف، سرحال و آرامش بخش میدهد، در حالیکه گاهی اوقات او را با صداهای بلند به هیجان زده میاورد. در واقع در عین حال که شنونده مقابل تجربه های تازه قرار میگیرد اما از آن لذت هم میبرد.
همه مهندسین صدا با اصطلاح جنگ بلندی صدا یا Loudness War آشنا هستند. اصطلاحی که در بسیاری از تالارهای گفتگو، بلاگها و مجله ها از آن صحبت میشود (برای فهم بهتر و مشاهده بازه دینامیک آثار مختلف میتوانید به این سایت مراجعه کنید)
حتی ویکی پدیا بخشی را به این اصطلاح اختصاص داده است: «جنگ یا مسابقه بلندی صدا نامی است که به روند افزایش صدا در موسیقی ها ضبط شده از اوایل دهه 90 داده شده که به باور بسیاری از منتقدان باعث افت کیفیت صدا و کاهش لذت شنونده های موسیقی شد». در واقع با آمدن موسیقی دیجیتال از طریق فرمتی بنام CD که تنها 96 دسیبل ظرفیت بلندی صدا داشت، مهندسین صدا مجبور بودند تنها با کاهش بازه دینامیک حجم صدا را افزایش دهند. نتیجه این تکنیک یعنی فشرده سازی بازه، افزایش صدای قسمتهای ساکت تر اثر و زدن پیکهایی بود که از محدوده ظرفیت صدا CD فراتر میرفتند.
البته صحیح تر آن است که بگوییم جنگ بلندی صدا ابتدا در دهه 80 شروع شد. یعنی زمانی که CD پا به دنیای موسیقی گذاشت و این روند تا اوایل 2000 با آمده فرمتهای فشرده دیجیتال مانند MP3 ادامه پیدا کرد. فرمتهایی که به شنونده اجازه میدادند موسیقی را در هر جایی تنها با استفاده از هدفنهایی بسیار کوچک و ارزان گوش دهد. در واقع برای بسیاری از مردم گوش دادن موسیقی آن هم با صدایی بلند راهی بود برای فرار کردن از شلوغی شهر. نیازی که دیگر موسیقایی نبود.
آزاردهنده ترین بخش این جنگ بلندی صدا که البته نتیجه ناگزیر آن محسوب میشود distortion است. پدیده ای که از قضا عنصری برای موفقیت تجاری ژانرهای مختلف هم به حساب میامد. مهندسی صدا کریس جانسون فهرستی از آلبومهای پرفروش جهان تهیه کرده است و به هر کدام بر اساس تعداد جایزه پلتونیومی که دریافت کرده اند نمره ای داده است. تحلیلهای تکنیکی نشان میدهد که اغلب آنها بازه دینامیک بسیار کوچکی دارند. آلبومهای Californication، Back to Basic و Playing the Angel نمونه های این همین آثار هستند که در بازه زمانی 1999 تا 2006 منتشر شدند.
این تکنیکهای مسترینگ تا پانزده سال و تا زمان آلبوم خاطرات با دسترسی تصادفی ادامه داشتند تا اینکه این آلبوم در سال 2013 علامت سوال بزرگی مقابلشان گذاشت. این اثر هنری نه تنها نقطه عطفی از نظر موسیقایی محسوب میشود بلکه رهیافت جدیدی در مسترینگ قطعات است. شنونده حتی در اولین برخورد هم متوجه وسواس سازنده در مواجه با بازه دینامیک میشود. جالب اینجاست که این نقطه عطف را آلبومی سبب شد که خود در ژانر رقص دسته بندی میشد.
باقی جزئیات فنی تولید آلبوم را در مقاله اصلی را در این آدرس مطالعه کنید.
منبع