با گسترش شبکه های اجتماعی فرصتی فراهم شده است که مخاطبین به سادگی نوشتن کامنت بر روی پستهای هنرمندان، بتوانند احساسات و آنچه در سرشان میگذرد را به شکلی عمومی بیان کنند. حال تعداد زیادی از هنرمندان و گروههای مختلف اجتماعی به این واکنشهای مخاطبین در شبکه اجتماعی معترض میشوند و طبق معمول بخاطر تربیونی که در اختیار دارند نظراشان را درست یا غلط بطور گسترده مطرح میکنند. اما آنچه فراموش میشود آن است که نظر مخاطبین با وجود تعداد بالا تنها در حد کامنتهایی کوتاه باقی مانده و این موجب نگاهی غیر منصفانه، توده وار و همسان به حجم عظیمی از انسانها به عنوان مخاطبین میشود که دارای پیش زمینه های اقتصادی و اجتماعی، تحصیلات و افکار متفاوت هستند. درحالیکه اظهار نظر در مورد رفتار طرفداران در شبکه های اجتماعی نیازمند نگاهی دقیقتر به آنهاست.
در ادامه مصاحبه با هوارادان، اینبار سراغ یکی از طرفداران بهرام رفتم. طرفداری که به قول خودش بهرام باعث شد تا بفهمد در این دنیا تنها نیست و جوانهای بسیاری مثل او فکر میکنند.
شما را یکی از دوستان معرفی کرد. میگفت جزو طرفداران پیگیر بهرام هستی. میشه خودت را معرفی کنی؟
من کژان هستم. 26 سال ام هست و با خانواده ام تو ورامین زندگی میکنم.
چه کار میکنی؟ شاغل هستی، درس میخونی یا کار دیگه؟
مدرکم دیپلم هست و جایی مشغول بکار هستم.
خب من چند تا سوال تکراری دارم که اولی اش را الان میپرسم. چرا رپ؟ قبلش چیز دیگه ای گوش میدادی؟
قبلش خب زیاد موزیک گوش نمیکردم بیشتر منزوی بودم و درس میخوندم. اگر هم بود اغلب پاپ بود. من همیشه فکرها و سوالهای زیادی تو ذهنم بود. همه میگفتند گنده تر از دهنت حرف میزنی. همین باعث میشد بیشتر دنبال آدمایی مثل خودم باشم اما متاسفانه کیمیا بودند!
چه فکرها و سوالهایی؟
به اینکه چرا انقدر زندگی ها شبیه هم هستند. چرا انقدر تکراری؟ چرا ارزشهای دیگران برای من ارزش نیست. چرا مردم رویایی ندارند. اتوماتیک وار مثل ربات کارهای شبیه هم میکنند.اینجور مسائل.
یعنی احساس جدا افتادگی میکردی نسبت به دوستانت؟
راستش رو بخواهی هیچ وقت دوستی نداشتم. نسبت به همسن و سالانم همیشه همین حس رو داشتم. میدیدم که هیچکدامشان از زندگیشان لذت نمیبرند یا مسیرایی که میروند، تهش شکست هست.
رپ نقشی در این پاسخ به این سوالها داشت؟
من از رپ چیزهایی شنیده بودم. مثل خشونت، ضد زن بودن، شیطان پرستی و اینجور مسائل. اما هرچیزی را که بگویند بد هست را من دوست دارم خودم تجربه اش کنم. آن موقع به اینترنت دسترسی نداشتم. از کلوپ محل چند تا آهنگ رپ گرفتم که وقتی گوش دادم اصلا اون چیزی نبود که تا آن موقع من شنیده بودم. دیسلاو و اینجور چیزها بود. فکر کنم آرمین بود. کسی هم نبود بهم بگه رپ اینها نیست اصلا.
از آرمین چطوری رسیدی به بهرام؟
سال 90 برای اولین بار یه کار تو کارخانه پیدا کردم. من آن موقع به اینترنت دسترسی داشتم اما مشغله و اینها نمیگذاشت زیاد آهنگ گوش بدهم. همکار کم سن و سالی داشتم که خیلی آهنگ گوش میداد. ازم خواست برایش چند تا البوم دانلود کنم. گفتم باشه و گرفتمشان. اصلا هم نپرسیدم اینا چی بود و چرا انقدر برات مهم هستند. آهنگها را برایش فرستادم و از موبایل خودم پاکشان کردم. چند ماه کار کردنم گذشت. حال و روز خوبی نداشتم چون از تحصیل باز مانده بودم. کلی رویا داشتم و یکی یکی داشتن کمرنگ میشدند و من واقعا وضعیت روحی داغونی داشتم. پلی لیستم را باز کردم بعد از مدتی یه آهنگ ناآشنا پلی شد. «به چی اعتقاد داری». یکی داشت از هرچیزی که من باهاش دست و پنجه نرم میکردم، میپرسید.غرقش شده بودم. محال هست آن شب را فراموش کنم. چندین بار مدام آهنگ را گوش دادم. انگار که یه دوست جدید پیدا کرده بودم.
بعدش سعی کردی بقیه آهنگاش رو پیدا کنی؟
دقیقا. به برادرم معرفیش کردم. او هم مثل خودم بود حس خودم را داشت. جستجو کردم و بعد فهمیدم این موزیک رپ هست و خواننده بهرام نورایی. اونجا بود که گوشی من پر شد از آهنگهاش. یه سادگی خاصی تو بیانش داره. درعین اینکه حرفهای محکم و منتقدانه ای میزد، ساده بود و برای من قابل فهم. سعی میکردم تو سکوت و تنهایی گوش بدم ک بیشتر بفهمم.
خب جواب سوالات رو گرفتی؟ میتوانی چندتا از آهنگهایی را که بیشتر گوش میدادی یا بیشتر روی تو تاثیر گذاشته رو بگی؟
جواب سوالهایم را تا حدودی. اما سوالهای دیگه ای هم سرو کلشان پیدا شد. بزرگتر فکر میکردم. دیدم که این جور سوالها فقط دغدغه من نیست. درد ما بزرگتر از رویاهایی بود که من از دست داده بودم. درد مردمم ناآگاهیشون بود. نسبت به حقشان از زندگی. من خیلی نامه ای به رئیس جمهور و از من بپرس رو گوش میدادم و همینطور به چی اعتقاد داری. اولی را چون میدیدم یه جوان تو ان سن و سال، رک و بی پرده از رئیس جمهور وقت ایران انتقاد میکند را خیلی دوست داشتم. از نظر من رپ بهرام پر از حقایقی هست که جوانهای پردغدغه ای مثل من همیشه بهشان فکر کردند و حالا بهرام به عنوان یکی از همین جوانها خواسته این دغدغه ها را به ما منتقل کند و در میان بگذاره.
میگی جوانهایی مثل من. آنهایی که مثل تو نیستند چی؟ بنظرت آنها دغدغه آگاهی ندارند. از زندگی ای که میکنند راضی هستند؟
دغدغه هایشان اصلا این چیزایی که من دارم نیست. مثلا وقتی من میگم من هنوز آمادگی تربیت فرزند را ندارم این مسئله مهمی هست. هم برای خودم، هم فرزند آینده ام و هم جامعه. اما از طرف آنها مسخره میشم. میگن این همه آدم بچه دار میشوند. بیخیال! سخت نگیر. خودش بزرگ میشه. واقعا از روزمرگیشان راضی هستند. دوست دارند خرید کنند، خوش بگذارانند. ولی به بقیه آدمها لحظه ای فکر نکنند.حتی به بچه شان.
بیا در مورد آلبومهای بهرام صحبت کنیم. نظرت در مورد 24 ساعت، سکوت و اشتباه خوب چیه؟ نگاه بهرام در طول چند سال چه تغییراتی کرده؟
نگاه بهرام توی البوم 24 ساعت خیلی تنده و منتقدانست. توی سکوت با تجربه تر و کاملتر هست ولی حرفهاش همچنان منتقدانه و حتی تند تر است. هنوزم از چیزایی که میبیند عاصی هست. تو اشتباهخوب به نظرم علاوه بر انتقاد خیلی جدی از ما میخواد یه تکونی به خودمان بدیم. همیشه بهم میگفتند چقدر با دنیا ساز مخالف میزنی الان بهشون میگم من پراز اشتباهخوبم 🙂
آلبومهای آماتوری بهرام قبل از 24 ساعت رو هم گوش دادی؟ نظرت در مورد اونا چیه؟ مثل خیلی از رپرهای آن زمان شاخ بازی و اصطلاحاً کارهای گنگستا کم نداره؟
بله. نوار قلب، فرصت و درد دل. درست هست. شاخ بازی و اینها توش بود. احتمالاً برای همین هم تو سایت اش نگذاشته چون آن چیزی که دلش میخواسته توی رپ باشه از 24ساعت به بعد بوده. البته نه اینکه همه ترکهای اون آلبومها حرف مفیدی نداشته باشد. مثلا آهنگ احساس درون پر از سوال دغدغه دار هست. یعنی از همان اول هم که شروع کرده همین بوده. در واقع شما از آن آلبوم های کم کیفیت تا اشتباه خوب سیر تکاملی موفق از رپ بهرام را میبینید.
نظرت در مورد نحوه تعاملش با مخاطهایش چیه؟ به عنوان یک طرفدار از این که انقدر کم ازش میبینی و میشنوی، ناراحت نیستی؟
فکر میکنم بهرام هرچیزی که لازمه به مخاطبها بگه رو تو آهنگاش گفته. تو شبکه های اجتماعی هم من خیلی دقت کردم. حرکتهایی را دوست دارد و حمایت میکند که عملی و قدمی رو به جلو باشد. نه صرفاً حرف و شعار. مثلاً ما چند روز قبل یه همایش راجع به رپ و گرافیتی داشتیم که حمایت کرد. علاوه بر این هرکسی دغدغه هایی داره. کار درس زندگی شخصی.
تا الان که داریم صحبت میکنیم تصویری که تو از بهرام به من یا خواننده این مصاحبه میده، یه آدم بی عیب و نقص هست. اینطور نیست؟ الان چه چیز منفی در موردش میتوانی بگی یا انتقادی ازش کنی؟
خب من نمیتوانم از آدمی که فکر میکنم تا این حد شبیه اش هستم و بهش علاقه دارم چیزی بد بگم 🙂
بنظرت این شیفتگی نسبت به بهرام برخلاف روش انتقادی و پرسشگری خود بهرام از چیزهایی که برایمان مقدس هستند نیست؟
نمیدانم. شاید چون فقط از بهرام حرف زدیم اینطور به نظر میاد. من کارهای بقیه رپر ها را هم دنبال میکنم. ملتفت، دیوار، پلاک. اما آن چیزی که از بهرام میشنوم به نظرم کاملتر هست. جوابهای بیشتری توش پیدا میکنم. همین باعث میشه بنظرم انسان کاملتری نسبت به بقیه بیاد و بهش علاقه زیادی داشته باشم.
گفتی تو همایشی که اخیراً برگزار شد کمک میکردی. کارهای دیگه هم تو این زمینه انجام میدی؟ یعنی اینکه سعی کنی بقیه رو هم تشویق به اشتباه خوبشان کنی؟
کمک من خیلی کمرنگ بوده اما سعی دارم تو برنامه های آینده بیشتر کمک کنم. خیلی سعی میکنم بقیه را روشن کنم. در واقع خیلیها تو ذهنشان اشتباه خوبشان رو دارند و بارها بهش فکر کردند. اما ترس از مسخره شدن و طرد شدن از بقیه باعث شده تو خودشان دفن کنند. علاوه براین سعی میکنم با دوستهای یاغی مان همیشه گپ بزنیم یا در مورد کارهای بهرام صحبت کنیم.
گفتی بهرام دیدت رو باز کرد. تو این روند که معمولا بین سن 20 تا 30 سال اتفاق میافتد، تو خانه، یا فامیل مشکلی پیش نیامده؟ اینکه با دیدگاه های آنها به تضاد برسی؟
خب رابطه ام با پدرم داغون شده. از هم دور شدیم. مادرم و برادرم من رو میفهمند. از اینکه متفاوت فکر میکنم خوشحالند. با فامیل که از خیلی سال پیش به جز چند نفر که برایم مهم بودند ارتباط نزدیکی نداشتم. اصلاً هم برایم مهم نبوده که کسی چی فکر میکنه در موردم.
خانواده مذهبی هستید؟ یعنی این اختلافها بخاطر دید مذهبی پدرت هست؟
نه. پدرم مذهبی نیست. ولی افکارش یکجورایی در تضاد با افکار من هست. محافظه کار با ترس از تغییر و ریسک.
آهنگهای بهرام تو رو به فکر نابرابری و ناعدالتی اقتصادی تو جامعه هم انداخته؟ مثلا تو همین رپ در مورد سبک زندگی که لیتو، خلسه و جی جی تو کارهای بیان میکنند چی فکر میکنی؟
من وقتی برای اولین بار «به چی اعتقاد داری» رو گوش دادم مشکلات مالی زیادی داشتم. از درس و دانشگاه دور شده بودم چون تامین هزینه ش برای من ممکن نبود و نمیتوانستم هم کار کنم هم ادامه تحصیل بدم. برای همین این نابرابری و عدم عدالت اجتماعی را کاملاً حس میکردم و برای همین هم شیفه آن آهنگ شدم. آنهایی که میگی از چیزی که که دغدغه شان هست حرف میزنند. پول، سیگار، مواد، دختر یا به قول خودشان در و داف البته. برای آنها پول مهم هست تا به تفریحاتشان برسند ولی من پول دغدغه است برای ادامه زندگی خودم و خانوادم. دغدغه این را دارم که چی باعث میشه من جوان به سمت مواد نروم و مراقب خودم باشم. با این حال این اختلاف طبقاتی باعث نمیشود که مثلا از آنها منتفر باشم. حسرت نمیخورم که چرا مثل آنها نیستم. حسرت میخورم چرا به چیزی که خودم میخواهم نمیرسم.