شاید تا به حال از خودتان پرسیده باشید که چرا از فلان هنرمند رپ یا گروهی از آنها خوشم میاید یا اینکه فکر کنید عقایدتان به آنها نزدیکتر است. یا اینکه برعکس فکر کنید چرا در شعرهای دیگری بر سر پاسخ به سوالات اساسی اجتماعی، سیاسی یا فلسفه مانند عدالت، اخلاق و مذهب هیچ وجه اشتراکی ندارید. در بسیاری از متون تحلیلی و انتقادی در دنیای هنر و ادبیات برای شناخت بهتر هنرمندان آنها را به دسته های مختلف تقسیم بندی میکنند. دسته های که گاه به صورت قطبی در برابر هم قرار میگیرند و گاه همپوشانی دارند. از شناخته شده ترین این دسته بندیها گروه بندی هنر برای جامعه (یا هنر متعهد) در مقابل هنر برای هنر است. جایی که بطور مثال در شعر معاصر فارسی شعرایی مانند شاملو به عنوان شاعری متعهد (مخصوصاً در دوره پیش از انقلاب اسلامی) در مقابل یدالله رویایی قرار میدهند یا دسته بندی هایی مانند تجربه گرا/ جریان اصلی (تجاری)، محتواگرا/ فرم گرا که برای شاخه های مختلف هنری در دوره های مختلف انجام شده است.
آنچه در نوشته های تحلیلی و انتقادی رپ فارسی تا به امروز جریان داشته عمداً ناظر بر دوگانه زیرزمینی و تجاری یا هنرمندان شعر محور (Lyricist) در مقابل چیز غیر از آن بوده است. حال آنکه از نظر نویسنده این یادداشت ابزارهای دسته بندی تازه تری نیاز است تا بتوان به وسیله آن شناخت بهتری از صحنه رپ فارسی به دست آورد. به طور مثال آیا تمامی رپرهای زیرزمینی را میتوان از نظر فکری مانند هم در نظر گرفت؟ یا اگر به طور عمده این طور باشد آیا صرف قرار گرفتن در تحت عنوان زیرزمینی به ما شناختی کافی از آنها میدهد؟ مثلاً آیا همه آنها از نظر دیدشان نسبت به مذهب یا سنت شبیه هم هستند؟
البته قصد من در اینجا نه موشکافی و برچسب زدن خوب و بد بر روی هنرمندان و نه زیر سوال بردن دسته بندی های پیشین است. بلکه به دنبال آن هستم که اولاً این نوشته بهانه ای باشد برای گشایش فصلی تازه در حوزه نقد رپ فارسی. گشایشی که با بکارگیری ابزاری تازه برای تحلیل هنرمندان و جریانهای موجود می تواند حاصل شود. و ثانیاً معرفی ابزار جدیدی که می تواند شناخت بهتری از نظام فکری هنرمند به مخاطب دهد.
شاید تا بحال اسم گرایش چپ و راست را در سیاست شنیده باشید. اصطلاحی که از زمانی به این اسم متداول شد که طرفدار هر کدام از جناح های سیاسی در اروپا در سمت چپ یا راست پارلمان می نشستند. اما منظور از این دسته بندی در این یادداشت معنی جناح و حزب سیاسی ندارد بکله مقصود گرایش و جهت گیری فکری است. گرایش راست در اکثر فرهنگها ناظر به ارزشهای است که اصول آن ریشه در گذشته و سنت دارد. مانند تاکید بر اخلاقی که اصول آن در مذهب و تاریخ آن کشور است. افرادی با این گرایش فکری در ایران عمداً یا به مذهب و یا به ارزشهای ایران باستان و نمادهای آن تعصب و تعلق خاطر دارند. نگاهشان نسبت به زن همراه با حس مردانگی، تعصب و مالکیت است و معمولاً نسبت به تغییر در نظم و سیستم موجود اطرافشان مانند خانواده، جامعه و کشور موضعی منفی، سخت و محافظه کار دارند. در مقابل افرادی با گرایش چپ فکری بیشتر در پی تغییر در وضع موجود و شنا در خلاف جهت باورهای گذشته که ریشه در مذهب، تاریخ و سنت دارند هستند. باور به برابری های اقتصادی و اجتماعی میان افراد جامعه جدا از مذهب، نژاد و جنسیت و پرهیز از تفکر مردسالارانه از ویژگیهای اصلی این گرایش فکریست. اعتقاد به اینکه تقسیم قدرت و منابع میان افراد آسیب پذیر تر جامعه نه به معنای لطف و خیریه بلکه احقاق حق است. و اینکه نگاهشان به مردم دنیا بر خلاف نگاه ملی یا قومی گروه اول نگاهی جهان وطنی و فراتر از مرزهاست. البته مسلم است که نمیتوان افراد را به صورت قاطع در یکی از این دو دسته قرار داد. در واقع گرایش راست و چپ طیفی را میان خود قرار میدهند که تفکر فرد در سالهای مختلف زندگی اش می تواند جایی در میان این طیف باشد. این که چرا افراد به سمتی از طیف در طول زندگیشان میل میکنند تحت عنوان political socialization مبحثی جداست ولی محیط و میزان درآمد خانواده، میزان و محل تحصیل، رسانه، مذهب، جناحهای سیاسی و سیاست های دولتها عوامل تعیین کننده آن هستند. علاوه بر این افراد در طول زندگی ممکن است تحت شرایط مختلف در طول این طیف جابجا شده و گرایش فکری شان تغییر کند.
هنرمندان فعال در رپ فارسی را نیز مانند دیگر افراد میتوان از این نظر تحلیل و بررسی کرد، هرچند این یادداشت قصد و فرصت آن را ندارد و تنها به مواردی من باب نمونه اکتفا میکند. به طور مثال سروش لشکری (هیچکس) مانند بسیاری از متولدین دهه 60 تحت تاثیر فرهنگ لوتی کردی و مردانگی و تعصب روی ارزشهای ناسیونالیستی بود (گرایش به راست) اما با افزایش سن و مهاجرت از این نگاه متعصب فاصله گرفت و بیشتر به سوی ارزشهای چپ، نگاه جهان وطنی، ضد سرمایه داری و برابری خواه میل کرد یا یاس از گذشته تا به حال عمداً به واسطه پرداختن به مباحث اخلاقی، باور به انتقاد نرم به سیستم و تعلق خاطر به ارزشهای ایران باستان (البته بیشتر در گذشته) میتوان او را در طیف راست قرار داد. در مقابل اعضای تشکل های زیرزمینی دهه 90 مانند پلاک، چریک، ملتفت و تا حدی دیوار گرایششان عمداً به سمت چپ بوده است.
همانطور که گفته شد نویسنده امید دارد که این یادداشت بهانه ای برای بکارگیری معیاری نو برای تحلیل در متون انتقادی رپ فارسی باشد. تحلیل هایی که به شناخت هرچه بیشتر مخاطب از گذشته و صحنه حاضر رپ فارسی کمک میکند.