پشت میز کار نشستم و ویدئوهای سخنرانی KRS-One را تماشا میکنم. در یکی از آنها در مورد ایلومیناتی و فراماسونری توضیح میدهد و افشاگری میکند. در یکی دیگر میگوید هیپ هاپ را باید به عنوان مذهبی جدید برای انسان عرضه کرد. در جایی درباره فیزیک کوانتوم و قوانین جذب سخنرانی میکند یا جایی دیگر میگوید چون Afrika Bambaataa به وجود آورنده هیپ هاپ است، اگر کسی اون را به هر نحوی زیر سوال ببرد، به هیپ هاپ اعتقاد ندارد. Professor Griff عضو سابق Public Enemy هم نظیر این گونه اظهار نظرها و افشاگریها در مورد ایلومیناتی و چشم شیطان به وفور دارد. افرادی «همه چیز دان» که متخصص پیدا کردن دستهای پشت پرده در زمینه های سیاسی و اقتصادی هستند، بدون آنکه سواد و مطالعه کافی یا آکادمیک داشته باشند و با اعتماد به نفس کامل نیز در کنفرانسها و همایشها نظراتشان را بیان میکنند.
شاید فکر کنید نویسنده این یادداشت به عنوان کسی که مخاطب و طرفدار جریان رپ آگاه و معترض است چرا در مورد کسی مثل KRS-One اینگونه مینویسد. KRS-One و رپرهایی مانند او اتفاقاً علاوه بر تسلط در اجرا و قدرت شعرنویسی، بخاطر مضامین و مواضعی که علیه تبعیض سیستماتیک، خشونت پلیس و انتقاد از سیاستها جنگ طلبانه امریکا گرفته اند، نقش موثری در پیشبرد و شکل دادن به جریان رپ آگاه داشتهاند. اما نکته اینجاست که آنچه آنها در انتقاد به نظام سرمایه داری میگویند پر است از مغلطه، کلی گویی و اصطلاحاً صحبتهایی بی سر و ته. برای توضیح بهتر اینگونه افراد بگذارید مثالی بزنم. احتمالاً بسیاری از ما کسی را بین اعضای فامیل داریم که وقتی در مورد مسائل سیاسی صحبت میکند مدام ژشت فردی را میگیرد که از مسائل پشت پرده اطلاع دارد و میتواند آینده را پیشبینی کند. نوعی «دایی جان ناپلئون» که بدون داشتن مطالعه و پیش زمینه آکادمیک، قادر است مسائل پیچیده را به ساده انگارانه ترین حالت ممکن توضیح و تئوریهای توطئه را تشخیص دهد. برای دانستن چرایی این موضوع بگذارید از دریچه روان شناسی نگاهی به آن داشته باشیم. در تحقیقی علل این نوع نگاه به مسائل به موارد زیر نسبت داده شده است:
- نیاز به درک اتفاقات اطراف: در دنیای امروز که پر از اتفاق و خبر است نیاز داریم تا جوابی برای چرایی آنها پیدا کنیم. مسئله اینجاست که خیلی زود و به ساده ترین روش ممکن هم این جواب را میخواهیم. حتی اگر این جواب صحیح یا دقیق هم نباشد. گویی میخواهیم از وضعیت غیرقطعی و متزلزل ندانستن نجات پیدا کنیم و چیزی به ما داده شود که ذهنمان را آرام کند. اینجاست که دائی جان ناپلئونها و KRS-One ها وارد میشوند و به ما پاسخی دم دستی میدهند. وقتی دلایل سیاسی پیچیده یک اتفاق در خاورمیانه را نمیدانیم و حوصله مطالعه یا گوش دادن به تحلیل های متفاوت را نداریم، آنها با جوابی ساده و سریع به کمکمان میآیند. مثلاً اینکه فلان زمین لرزه بخاطر یک آزمایش علمی در فلان نقطه بوده که با پروژه HAARP در ارتباط است
- نیاز به کنترل کردن و حس امنیت: ما زمانی که کنترل اوضاع در دستمان است احساس امنیت بیشتری میکنیم. مثلا وقتی خودمان پشت فرمان نشستهایم حس بهتری داریم. هر موقع تغییر شرایط اطراف ما این کنترل و تسلط را تهدید کند و مجبورمان کند که روش زندگی مان را عوض کنیم، احساس عدم امنیت میکنیم. تئوریهای توطئه به ما میگویند این تغییراتی که اطراف ما رخ داده واقعی نیستند و تنها بازی آدمهای پشت پرده است تا ما را گول بزنند. مثل در جریان انتخابات امریکا طرفداران ترامپ مدام میگفتند که پدیده گرمایش زمین که عللی کاملا علمی و ثابت شده دارند، یک توطئه است واقعیت ندارد. مخاطب این صحبتها سریعاً آن را میپذیرند زیرا اگر گرمایش زمین واقعیت داشته باشند مجبور هستند تغییراتی در زندگی خود بدهند و این تغییر موجب میشوند تسلط خود را بر اوضاع از دست بدهند. مثلا مجبور میشوند از ماشینهایی استفاده کنند که مصرف سوخت پایین تری دارند یا اینکه شغل خود را بخاطر تعطیلی کارخانه ای که در آن کار میکنند از دست میدهند.
- نیاز به حفظ تصویر مثبت و مقتدر از خود: برخی از ما نیاز داریم که مدام تصویری مقتدر و دانا از خود به نمایش بگذاریم تا از افراد دورمان متمایز باشیم. «همه چیز دانی» و باور به تئوری های توطئه این قدرت را به ما میدهد. اگر ما بخواهیم دانش لازم برای اظهار نظر در زمینه های مختلف را بیاموزیم باید سالها مطالعه و تحقیق کنیم. کاری که بنا به دلایل مختلف انجام نمیدهیم. اما باور به مفاهیم ساده و بی اساس مانند ایلومیناتی و مثلث شیطان و مانند اینها که پاسخ واحد برای مسائل مختلف دارند، ابزاری دم دستی و سریع برای همه چیز دان شدن به ما میدهد.
حالا ارتباط آسیب گفته شده با رپ ایران چیست؟ نکته اینجاست که بسیاری از طرفداران رپ که سن پایینی دارند و تشنه دانستن دنیای اطرافشان هستند جذب صحبت افرادی مانند KRS-One میشوند. در واقع به جای مطالعه منابع معتبر برای یافتن پاسخ سوالات، سادهترین راه را انتخاب میکنند. اما شاید روی دیگر سخن باید به سوی گروهی از هنرمندان رپ فارسی باشد زیرا بعضی از هنرمندان متعلق به جریان آگاه رپ فارسی با وجود علاقه و دغدغه شان به اعتراض به نظام سرمایه داری جهانی، اما فاقد مطالعه و آگاهی لازم هستند و در نتیجه در عمل به مفاهیمی مانند ایلومیناتی و نظیر آن روی میآورند.
در آخر اینکه نقد نویسنده این یادداشت بر رپرهایی مانند KRS-One به معنای زیر سوال بردن اعتراض آنها به تبعیض، خشونت و نظام سرمایه داری نیست بلکه معتقد است بازتولید نگاه ساده انگارانه، همه چیز دانی و استدلالهای بی اساس آنها در دوره حاضر که عصر دانش و اطلاعات و گسترش ابرازهای ارتباطی است، به طور قطع قدمی به عقب است.
1 نظر برای “KRS-One را فراموش کنید”