شروع جریان هیپ هاپ در اوایل دهه هفتاد میلادی است و اولین قطعه استودیویی رپ نیز در سال 1979 منتشر شد. با این حال تا سال 1982 و ساخت آهنگ اعتراضی The Massage یا پیام، همه آثار برای رقص خیابانی یا دیسکو تولید میشد. نوشته نیز ترجمه ایست از یادداشت گاردین درباره داستان ساخت این آهنگ.
جیگز چیس (Jiggs Chase)، تولید کننده آهنگ:
یک شب که خانه اد فلچر بودم بهش گفتم: «ما باید یه چیزی بنویسیم.» اونم در حالی که روی کاناپه لم داده بود و علف میکشید، گفت: «بهم فشار نیار. چون همین الانم ته خطم و دارم فقط سعی میکنم خودم رو زنده نگه دارم.» (ترجمه «Don’t push me, ‹cos I’m close to the edge, I’m trying not to lose my head.») من گفتم: «اوه. چه بیت خفنی!» همین بیت هم بعداً شد هوک آهنگ.
سیلویا رابینسون (رئیس شوگر هیل، یعنی لیبل گرندمستر فلش) ایده آهنگ The Message را از قبل در ذهن داشت. در واقع او به دنبال تولید آهنگی جدی بود که نشان بده در جامعه داره چی میگذره، اما هیچوقت نتوانسته بود ایده اش رو عملی کند. برای همین وقتی ایده و هوک ترانه را برایش بردیم، خوشحال شد و گفت «انگار میشه یه آهنگ پرطرفدار ازش درآورد». خب حالا نوبت ساخت موسیقی و نوشتن کامل ترانه بود. اد همه این کارها را انجام و فقط بخش آخر یعنی رپ کردنش مانده بود که توسط Melle Mel انجام شد. با وجود این همه اعتبار این آهنگ بعداً به Grandmaster Flash and the Furious Five رسید و Melle تنها عضو این گروه بود که در واقع نقشی تو این آهنگ داشت. Melle بهترین رپر گروه بود ولی با این وجود اد بهش میگفت که باید چکار کنه. البته سیلویا به اد گفت «تو هم باید رو آهنگ رپ کنی» و او هم این کار را کرد.
من میدونستم این آهنگ پرطرفدار میشه. چنین چیزی رو تو خودمان میدیدم ولی هیچ وقت فکر نمیکردم در این حد. موسیقی رپ تا آن زمان همش رجزخوانی و تعریف از خود بود اما اد آن را در مسیر تازه ای انداخت. The Message کاری کرد که رپ جدی گرفته شود. همیشه گروهای رپ زیادی بودند ولی بسیاری از آنها موفق به بستن قرارداد برای ضبط آهنگهاشان نمیشدند. این آهنگ به این گروهها هم کمک کرد تا مخاطبی برای خود پیدا کنند. در اروپا طرفدارهای سفیدپوست ما حتی بیشتر از سیاهپوستان بودند.
آهنگ همینطور تو جدول فروش میرفت بالا و ما هم پول بیشتری گیرمان میامد چون مردم آن را دوست داشتند و بهش گوش میدادند. حتی تا به امروز هم این درآمد ادامه دارد. مثلاً P Diddy در کارتون Happy Feet ازش استفاده کرد و Ice Cube هم آن را بازخوانی کرد.
اد فلچر(Ed Fletcher) معروف به دوک بوتی، ترانه نویس و رپر آهنگ:
محله ای که در آن زندگی میکردم و چیزهایی که در آن میدیدم واقعاً مثل یک جنگل بود. با وجود اینکه محله ما آنقدر هم بد نبود اما وقتی تو اتاق نشیمن مینشستی ، دیدن جرم و جنایت تو پارک روبرو امر عادی بود. انگار داری فیلم سینمایی نگاه میکنی. من فقط خواستم آن چیزی را که میدیدم به جامعه برسانم.
رپرهای آن موقع معمولا نوجوانانی بودند که فقط میخواستند خوش بگذرانند و پارتی کنند. برای همین شنیدن چنین آهنگی چیز جدیدی بود. خوشبختانه سیلویا دید خوبی داشت و حمایت کرد. خود گرندمستر فلش علاقه ای نشان نداد. فکر میکرد کی آخه یه چیزی مثل این رو گوش میده. Melle Mel هم که دیگه اصلاً قبولش نداشت. من میخواستم هم از نظر موسیقی و هم ترانه کار جدیدی باشد. برای همین خیلی روی آن وقت گذاشتم. به نوع آهنگش آن موقع سبک ترنس میگفتم. ملودی اش هم ساختاری نامتقارن داشت ولی باسلاین اش ثابت بود. معمولا یک آهنگها یک هوک و چند ورس دارند ولی این کار دو تا هوک داشت. یکی «Don’t push me, ‹cos I’m close to the edge» و دیگری «It’s like a jungle sometimes». آن دوره خیلی به افکتهای الکترونیک و صدای پرکاشن علاقه داشتم. تو این کار هم از آنها استفاده کردم.
اولین باری که حس کردم این آهنگ موفق میشه زمان میکس اش بود. سیلویا اعتقاد خرافی به اعداد داشت. برای همین نسخه اول آهنگ هفت دقیقه و 11 ثانیه بود چونکه فکر میکرد عدد خوش یمنی هست. آن شب آهنگ را به فرانکی کروکر که یکی از دی جی ها شناخته شده نیویورک بود نشان داد و روز بعد آهنگ بخش شد. تا یازده روز بعد آهنگ پانصد هزار نسخه فروخته بود. رولینگ استون آن را بهترین آهنگ هیپ هاپ تاریخ انتخاب کره است. من همیشه با خودم فکر میکنم «اگر میدانستم چه اتفاقی قرار هست برای این آهنگ بیافتد، بنام خودم ثبت اش میکردم.»