بشر همواره در طول حیات خود به دنبال کشف حقیقت و علت وجود پدیده های اطرافش بوده است. مذاهب نیز هم در دوره های مختلف پاسخهایی را به عنوان حقیقت در اختیار او قرار داده اند. علاوه براین، نقش مذهب به عنوان ایدئولوژی رهایی بخش در جنبش های مختلف تاریخی و همچنین عصر جدید بسیار پررنگ بوده است. ایدئولوژیهای خداباوری که توسط رهبران مذهبی به مردم ستم دیده و فراموش شده ارائه میشوند، تا با چنگ زدن به آن و اتحاد بتوانند تغییری در وضع موجود به نفع خود موجب شوند. جنبش سیاهپوستان امریکا در اواسط قرن بیستم هم نمونه ای از همین کارکرد مذهب بود. اسلام و مسیحیت در کنار و سوسیالیسم ملی گرا نقش بسزایی در اتحاد سیاهپوستان برای مبارزه برای برابری و لغو قوانین تبعیض آمیز داشتهاند. این تاثیر در دوران شروع جنبش هیپهاپ نیز ادامه داشت و رپرهای زیادی با تکیه بر باورهای مذهبی سعی در یافتن حقیقت و مبارزه برای حقوق از دست رفته خود داشتند. در ادامه این یادداشت نگاهی به فرقه ای از اسلام بنام Five-Percent Nation میاندازیم و رپرهایی که از آن تاثیر گرفتهاند برمیشمریم.
سازمان Nation of Islam بزرگترین پایگاه مسلمانان ایالات متحده است که اکثر قریب به اتفاق اعضایش را سیاهپویستان تشکیل میدهد. بسیاری از فعالین جنبش مدنی امریکا همانند مالکوم ایکس دوره ای از اعضای آن بوده اند. در عین حال انتقادات زیادی نیز به این سازمان و رهبری آن میشود. اتهاماتی نظیر طرفداری از نظریه برتری نژاد سیاهان و یهودی ستیزی در اکثر مواقع به آنها وارد بوده است.در دهه 60 میلادی یکی از اعضا بنام Clarence Edward در پی اختلافاتی با رهبر سازمان یعنی الیجاه محمد، از آن جدا و فرقه ای جدید بنام ملت پنج درصدی را در منطقه برانکس نیویورک تشکیل داد. شاید توضیح علت این جدایی شگفت آور و حتی خنده دار باشد. Clarence اعتقاد داشت که رهبر سازمان ادعای خدایی دارد در حالی که او دورگه سیاه و سفید است و خدا باید سیاه پوست باشد. هرچند این باور و بسیاری از باورهای دیگر این فرقه همانند نگاه تحقیرآمیز به زن و نژاد سفید، عجیب است اما میتوان گفت که Clarence تفسیری انسان محور از دین برای سیاهپوستان ارائه کرد که در آن خدا را میتوان در درون هر سیاهپوست مرد جستجو کرد. این باور که شاید نزدیکی به اعتقادات صوفیها داشته باشد، معتقد است که تنها 5 درصد از انسانها که البته باید سیاهپوست و مرد باشند، در حال حاضر آگاه و وجهی از خدا را در درون خود دارند. افرادی که برای رسیدن به این رتبه تلاش کردند و ریاضت کشیدند و حالا وظیفه شان آگاه کردن 85 درصد ناآگاه جامعه است. باقی نیز افرادی مانند سرمایه داران و صاحبان رسانه سفیدپوست هستند که مانع رسیدن پیام به مردم و آگاه شدنشان میشوند.
باورهای این فرقه در سالهای بعد بر بعضی از نوجوانان نیویورکی برآمد از محله های فقیرنشین، مذهبی و کم سواد که هیپهاپ در آنها آغاز شد، تاثیر گذاشت. نوجوانانی آسیب دیده از وضع موجود که دنبال حقیقت و رهایی بودند و میخواستند به عنوان یکی از آن 5 درصد وسیله ای باشند برای آگاهی همنوعان خود. یکی از معروفترین آنها Rakim است که با پسوند Allah به نوعی نشان میداد که خدا را در درون خود یافته و حالا باید دیگران را آگاه کند. از رپرها و گروهای دیگر که کم و پیش به Five-Percent Nation اعتقاد دارند میتوان به Nas, Busta Rhymes, Big Daddy Kane, Wu-Tang Clan, KRS-One اشاره کرد. علاوه بر این، باور به «تئوری توطئه» و نگاه کاریکاتور گونه به انجمنهای فراماسونری و جادوی اعداد نیز بین معتقدان این فرقه بسیار رواج داشت که در یادداشت «نقدی بر آثار رپ ضد سرمایه داری» به آن اشاره شده است. اعتقاد به این فرقه در سالهای بعد با افزایش سطح سواد و آگاهی کمتر و کمتر شد، اما تلاش رپرها برای جستجوی حقیقت و ایستادن در برابر نابرابری همچنان ادامه دارد.