بسیاری از افراد و گروه های مختلف در طول تاریخ مدرن بشر برای رسیدن به دنیایی شاد، آزاد و برابر تلاش کرده اند. تلاشی که در قدم اول نیازمند آگاهی از سازوکارهای وضعیت و نظم موجود و در قدمهای بعدی انتقاد و مبارزه برای تغییر و بهبود آن است. آنچه امروزه به عنوان نقد سرمایه داری و نظم موجود جهانی به عنوان وضعیتی ناعادلانه و تبعیض آمیز میشناسیم، از لحاظ آکادمیک حاصل تفکر و تحلیل متفکرانی مانند کارل مارکس در قرن نوزدهم است که از طریق بررسی تاریخی نظامهای سلطه و رابطه آن با سرمایه حاصل آماده است. تفکری با رویکرد اقتصادی که در قرن بیستم با اضافه شدن نگاهی فرهنگی از سوی افرادی چون گرامشی و فیلسوفان مکتب فرانکفورت، گام بزرگی در شناسایی نحوه کارکرد نظام سلطه در کشورهای غربی برداشت و سر منشا تغییرات و انقلابهای بزرگی در کشورهای مختلف شد. هرچند همانند دیگر نحله های فکری دنیای مدرن نقدهای جدی نیز به آن وارد است اما آرمان آن یعنی آزادی و عدالت اقتصادی برای همه مردم جدا از نژاد، زبان، مذهب و جنسیت همواره مشوق افرادی بسیاری در طول این سالها بوده است. تعداد زیادی از هنرمندان دنیای موسیقی از جمله رپ نیز مانند همین افراد سعی کرده اند تا زشتی های سیستم ناعادلانه موجود در جهان را به تصویر بکشند و مخاطب خود را آگاه کنند. کاری که علاوه بر نیاز به شناخت، لازمه اش داشتن دیدی خلاق و هنرمندانه است تا بتواند با پرهیز از برخورد مستقیم و بی واسطه با سوژه ای سخت و جدی همانند سرمایه داری، آن را به شکلی صمیمی و خلاقانه از لحاظ فرم برای مخاطب روایت کند.
اما آیا این نقد از جانب هنرمند همیشه موفق و آگاهی دهنده است؟ آیا هنرمند خود شناخت کافی از سوژه نقد دارد؟ آیا تفکری که سیستم تبعیض آمیز امپریالیسم، سرمایه داری و نظم موجود را نقد میکنند خود به آزادی و برابری فارغ از نژاد و مذهب و جنسیت باور دارد؟ در ادامه به نقد سه رویکرد در آثاری این چنین میپدازم.
دیدگاه استکبارستیز
هرچند اصلیترین نقدهای نظری به سرمایه داری از جانب متفکرین چپ مطرح میشود. اما این به آن معنا نیست که افراد و ایدئولوژی های دیگر نقدهایی مشابه نداشته باشند. در کشورهای مختلف افرادی هستند که با بکار بردن اصطلاحات و واژه های نظیر استکبار بجای امپریالیسم و مستضعف/زحمتکش بجای طبقه کارگر دست به انتقاداتی میزنند که اغلب نیز صحیح و قابل فهم است. ولی این افراد که در کشور ما نیز در رسانه های رسمی به وفور به آنها تریبون داده میشود براستی به آرمان برابری جدا از نژاد، مذهب و جنسیت اعتقاد دارند یا اینکه این برابری را در بهترین حالت در دایره هم فکران خود تحمل میکنند؟
ایلومیناتی، فراماسونری، راز اعداد و تئوری توطئه
احتمالا شما نیز به عنوان مخاطب رپ افرادی را دیده اید که مدام به دنبال پیدا کردن مثلث یا چشم ایزدی در پرچم، اسکناس و عکس و فیلم هستند. مدام از گروه های مخفی صحبت میکنند که در زیرزمین قصری دور هم جمع میشوند و برای دنیا تصمیم میگیرند. یا اینکه اگر فلان عدد از عددی دیگر کم کنیم معنی خاصی میدهد. گذشته از راستی آزمایی این عبارات و قصه ها، نکته مهم این است سالهاست که متفکرین، اقتصاددانان و جامعه شناسان در مورد ارتباط دنیای سرمایه و سیاست صحبت کرده و نوشته اند و روزی نیست که خبرنگار یا هکری نکته از پشت پرده تصمیمات سیاسی رو نکند. در دنیای مدرنی که پر از لابی گری و شرکتهای چند ملیتی است برای گرفتن تصمیمات مهم نه لازم است در مکانی نامعلوم افرادی جمع شوند و با لباسهای عجیب ورد بخوانند و یا اینکه اصلا آن را پنهان کنند. روی آوردن به این گونه باورها اغلب ناشی از آگاهی کم از ساختارهای سیاسی و اقتصادیست و نمونه های آن مانند مذهب «پنج درصدی» ها در جامعه رپ امریکا نیز وجود داشته است. البته مسلماً هنرمندانی که چنین باورهایی دارند نیز خسته از بی عدالتی و تبعیض هستند و خواهان تغییرند. خوشبختانه این اعتقادات نیز مانند بسیاری دیگر از باورهای غلط با گسترش اینترنت و عوض شدن نسل در حال کمرنگ شدن است.
نگاه توده ای و از بالا به پایین
متاسفانه عده ای از هنرمندانی که انتقاد از سرمایه داری و ضد سیستم بودن درون مایه کارهایشان است، نگاهی توده ای، گله ای و از بالا به پایین به مخاطب و مردم دارند. از نظر آنها مردم اغلب انسانهایی کم خرد و کم شعور هستند که از فهم آثارشان درمانده اند. هرچند این هنرمندان عمداً آگاهی نسبتاً خوبی به موضوع مورد انتقاد دارند اما عدم ارتباط مناسب آثارشان با مخاطب باعث میشود کارهایشان غالباً محبوبیت و ماندگاری نداشته باشد. از ویژگیهای آثار خلق شده با این نوع دیدگاه، داشتن راوی سوم شخص، عدم وجود قهرمان/ضدقهرمان در روایت ترانه و نپرداختن به تجربه های شخصی و خود انتقادی به عنوان خالق اثر است.
در آخر به عنوان فردی که معتقد به رویکرد انتقادی در آثار رپ فارسی است امیدوارم یادداشت پیش رو شروعی برای بحث و تبادل نظر در این زمینه باشد.
شما این کار اخر پیکار روجزو کدوم دسته میدونی؟
لایکلایک
قسمتهایی که از رحیم پورازغدی و حسن عباسی گذاشته شبیه نمونه اول کرده
لایکلایک
به نظر من با اون قسمت هایی که از سخنرانی ها گذاشته بود نمیشد قضاوت کرد. من به نظرم خود پیکار خیلی منطقی تر نقد کرده بود این نظام سرمایه داری رو. این افراد(حسن عباسی و …) معمولا بر اساس یه سری اطلاعات قضاوت های کلان میکنن و بیشتر ایدویولوژیک هست قضاوت هاشون تا واقع گرایانه.
نظام سرمایه داری رو میشه به عنوان یه سیستم بهش نقد وارد کرد ولی باید قبول کنیم که حتما قرار نیست که شخص یا اشخاصی پشت این ماجرا هستن و کنترل جهان دستشون هست.چون که خود انسان ها با انتخاب هاشون به این سمت بردن جهان رو ینی تک تک ادم ها تاثیر داشتن توی به اینجا رسیدن جهان. برای مثال این صنعت بزرگ پ.و.ر.ن از کجا شروع شده؟ از مجله های محلی که یه نفر که اسمشو یادم نیست منتشر میکرده. و مردم خودشون خواستن بزرگ بشه. و الان هم باید مردم اگاه بشن نسبت به خیلی چیز ها تا این وضع بهتر بشه نه بدتر.
در اخر قطعهی «سیاست» به نظرم خیلی ایده ال بود و یه جوری نقد بی پایه به سیاست بود که جایگزینی ارایه نمیده و به کل باطلش میخونه اما فضای کل البوم به نظرم طوری بود که داشت به مردم اگاهی میداد و نمیشه چزو دستهی اول دسته بندی شما قرار داد چون خیلی وارد اون مسابل کنترل جهان توسط عدهای خاص و این دست مسایل نمشه و بیشتر چنبهی اگاهی دهندگی داره.
لایکلایک